راهکارهای غیرپولی برای زمانی که نقدینگی از لیوان اقتصاد بیرون می‌ریزد

تورم یک پدیده پولی است ولی راهکار کنترل آن در ایران از دید «پیمان مولوی» کارشناس مسائل اقتصادی تنها به اعمال سیاست‌های پولی و اقتصادی محدود نمی‌شود بلکه کنترل تورم از طریق اعمال همزمان راهکارهای سیاسی و اقتصادی امکان‌پذیر است.

به گزارش روز دوشنبه اگزیم‌نیوز، در دهه ۹۰ خورشیدی، تورم شاخصی بود که خود را بر اقتصاد ایران تحمیل کرد. این دهه در حالی پایان یافت که آمار رسمی در سال‌های میانی از تک‌رقمی‌شدن تورم سخن می‌گفت اما در نهایت با تورم سالانه بالای ۴۰ درصدی به آخر رسید. تورم در سال‌های اخیر نیز به طور جدی گریبانگیر اقتصاد کشور بوده است.

تورم‌های چند ده درصدی و آثار آن بر اقتصاد کشور و معاش خانوارها باعث شد تا در کنار هدفگذاری سالیان گذشته برای «رشد تولید»، «مهار تورم» نیز به اولویتی اساسی در سیاستگذاری اقتصادی کشور تبدیل شود.

دیدگاه‌های گوناگونی درباره نقطه شروع مهار موفق تورم وجود دارد. برخی می‌گویند باید در وهله نخست نقدینگی مهار شود. طیفی ترمیم ارزش پول ملی برابر ارزهای خارجی را گام نخست می‌خوانند و دسته‌ای تقویت جدی سمت عرضه در بازارهایی مانند مسکن، خودرو ... و به طور کلی اقلام موجود در «سبد محاسبه نرخ تورم» را پیش‌نیاز مهار موفق می‌دانند.

علاوه بر دلایل و متغیرهای اقتصادی، کارشناسان با اشاره به مباحثی چون «انتظارات تورمی» به پیش‌نیازهایی در حوزه سیاسی، دیپلماسی و حتی اجتماعی-فرهنگی اشاره می‌کنند که باید در مسیر مهار تورم مورد توجه ویژه قرار گیرند.

متن مصاحبه با «پیمان مولوی» کارشناس مسائل اقتصادی به شرح زیر است:

- ریشه اصلی تورم در ایران چیست؟ تورم از کجا نشأت می‌گیرد؟

برای تورم دو عامل اصلی وجود دارد که هیچ ارتباطی به این دولت و آن دولت ندارد، یعنی فراتر از دولت‌ها است. نخستین عامل عدم رشد اقتصادی ایران است. تا سال ۱۳۹۰ متوسط رشد اقتصادی ما (طی ۱۰ تا۲۰ سال قبلش) به صورت ممتد بیش از ۵ درصد بود، ولی از زمان اعمال تحریم‌های هسته‌ای، رشد اقتصادی به سمت صفر شدن حرکت کرد. عدم رشد اقتصادی هم مهم‌ترین عامل تورم است. به عبارتی، عدم رشد اقتصادی از تحریم نشات می‌گیرد. تحریم‌ها اجازه نمی‌دهد اقتصاد ایران بزرگ شود.

در این وضعیت شما مولفه‌ای دارید تحت عنوان نقدینگی و خلق پول. نقدینگی در همه اقتصادها بالا می‌رود. مساله اینجا است که وقتی نقدینگی بالا می‌رود باید در اقتصاد جذب شود. نقدینگی خلق شده در ایران جذب نمی‌شود چون اندازه لیوان که بزرگ نمی‌شود. این دیگر ارتباطی به کسی ندارد که اندازه لیوان اقتصاد بزرگ نمی‌شود. نقدینگی در ایران در ۱۲ سال گذشته ۱۷ برابر شده، ولی رشد اقتصادی گاه نزدیک به صفر و منفی بوده است. اینها عامل تورم هستند. هر وقت رشد اقتصادی را راه انداختید، از آن طرف اقتصاد هم بزرگ شد، در آن صورت اگر نقدینگی هم خلق کنید در این اقتصاد امکان جذب دارد و تورم ایجاد نمی‌کند.

- نقش دولت‌ها در ایجاد تورم چیست؟

عامل فنی دیگری که در ایجاد تورم به دولت‌ها ربط دارد، سیاست پولی است؛ یک سیاست پولی مبتنی بر نرخ بهره. در هیچ کشوری با نرخ بهره حقیقی منفی، تورم کنترل نشده و نمی‌شود. این هم یک گزاره است.

حالا اگر دیدید منِ پیمان مولوی اگر رفتم بانک مرکزی قبلا یک چیزی می‌گفتم، الان دارم چیز دیگری می‌گویم و حرف قبل و بعد از مسئولیتم با هم فرق دارد، بدانید که حرفم را دارم عوض می‌کنم اما واقعیت عوض نشده است.

شما زمانی که رشد اقتصادی ندارید و از آن طرف نقدینگی خلق می‌کنید و از آن طرف بازارها متورم است، باید یک سیاست پولی انقباضی در پیش بگیرید تا بتوانید جلوی این تورم را بگیرید. آیا ما این سیاست را داریم؟

ما از سال ۹۳ تا ۹۶ یک سیاست انقباضی داشتیم که اگر به خاطر داشته باشید تورم در ایران را به زیر ۱۰ درصد رساند در شرایطی که تحریم هم بودیم، ولی اقتصاد ذی‌نفعان ایران نگذاشت آن شرایط برقرار بماند. در اقتصاد ایران، ذینفعان نمی‌توانند با تورم این رقمی فعالیت کنند، لذا ما شاهد بودیم که تورم باز برگشت.

حال اگر باز هم در سال ۹۷ اگر سیاست انقباضی می‌شد، امکان کنترل تورم وجود داشت؛ سال ۹۸ هم می‌شد، سال ۹۹ هم نسبتا می‌شد. سال ۱۴۰۰ باز هم یک مقدار این امکان وجود داشت، ولی الان آن ابزار سیاست انقباضی کارایی اولیه را ندارد. با این حال هنوز هم این ابزار کمک می‌کند و باز هم نقدینگی را پایین می‌آورد. ولی متاسفانه سیاست انقباضی در اقتصاد ذی‌نفعانه ایران اجرا نمی‌شود و من مطمئن هستم کسی زیر بارش نمی‌رود.

- با توجه به نامگذاری سال به «مهار تورم و رشد تولید» گام نخست تورم‌زدایی چیست؟

نخست اتخاذ یک سیاست پولی مشخص و معین بر اساس استانداردهای دنیا و دوم حل و فصل موضوع تحریم‌ها، البته اگر امکان‌پذیر باشد؛ این‌ها هم اغلب اوقات بحث‌هایی است که به محیط دولت‌ها محدود نیست. ببینید هیچ کجای دنیا سیاست و اقتصاد از هم جدا نیستند. حالا من دوست دارم بگویم جدا است، به این ارتباط دارد که احتمالا من واقعیت را خدمت شما عرض نمی‌کنم. ولی واقعیت این است که اقتصاد و سیاست به هم ارتباط دارند، تمام دنیا هم این را پذیرفته است.

- مهم‌ترین پیامدهای تورم در حوزه‌های همپیوند با اقتصاد اعم از سیاست، جامعه، فرهنگ و ... چیست؟

نخستین پیامد تورم بالا این است که جامعه پیش‌بینی‌پذیری خود را از دست می‌دهد و نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند. الان من و شما هیچ فرقی با هم نداریم. آینده من و شما نامشخص است. کسی که در دولت است و کسی که در دولت نیست، هیچکدام نمی‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند.

پیش‌بینی‌پذیری که از بین برود، متاسفانه اتفاق بدتری می‌افتد و آن فرار سرمایه‌ها است. فرار سرمایه که اتفاق بیافتد، رشد اقتصادی شما تحت تاثیر قرار می‌گیرد. رشد اقتصادی که تحت تاثیر قرار بگیرد، می‌افتید در تله عدم رشد اقتصادی و رشد نقدینگی و بعد شما تورم‌های بزرگتر و بزرگتر را تجربه می‌کنید.

به نظر من تورم یک پدیده پولی است. این گزاره‌ای درست است. در ایران اما راهکار کنترل تورم از مسیر سیاست می‌گذرد. تنها اتخاذ یک سیاست پولی و اقتصادی کمک نخواهد کرد. البته که سیاست پولی موثر است و باید اعمال شود، ولی به تنهایی برای حل این مساله کافی نیست.

کد خبر 65145

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 6 =